| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
| 31 |
هزار و اندی سال پیش او را کشتند و ....تمام شد !
تعزیت برای چه ؟ برای عزیزترینت که با او همنفس بوده ای بیش از اربعینی در سوگ نخواهی نشست ! و حالا هزار و چهارصد سال گذشته است و تو هنوز ......
عشق می گوید: نشسته ای ؟! فریاد واعطشای کودکان گوش فلک را کر کرده است. برخیز و آبی بر دل تفتیده تشنگان برسان. برخیز که هنوز صدای « هل من ناصرا ینصرنی ؟ » از نینوای زمانه به فریاد می رسد.
عقل می گوید : ای غافل ! تو در کوچه پس کوچه های تاریخ در جا می زنی ! شتاب کن ! از قافله ی تمدن جا مانده ای !
اما ...گوش من هنوز پر از قصه ی کوچه است و دلم در قافله ی اسیران اسیر !
نمی دانم ! شاید تقدیر چنین است که وجود ما میان دو جذبه در حال تلاطم باشد...شاید کار دنیا در این تلاطم بهتر به پیش رود تا آنکه یکسره بر مدار عشق و یا عقل باشد !!
ای فرزند زهرا ....تو تشنه ی قرب الهی بودی وما تشنه ی تو ایم !
ای هستی زینب .... به عهد صد بار شکسته ی ما نگاه نکن !
ای زینت شانه های احمد (ص) .... ما را رها مکن !
دوست منتظر خادم المهدی بزرگوار سلام
هزار سال پیش او را کشتند و آنچه از لحظه ی مظلومانه کشته شدن هابیل شروع شده بود قوت گرفت.
عزيزترينی که با او همنفس هستيم کيست؟ عاشق تر از عقيله ی بنی هاشم کيست؟
امان از جهل که قامت ناراستش حتی در لباس عقل آشکار است و وسوسه هايش گرچه گریه آور به خنده می اندازد.کوچه پس کوچه های تاريخ هم عاشقندبر او که مرز زمان و مکان را گذرانده و تمدن چه تشنه است برای آمدن فرزندش که وعده داده اند در سايه ی او طلوع خواهد کرد.
به اميد ديدار آقا که عقل و عشق در انتظارش اند و ای کاش جاهلمان نبيند.
اسمانم من و عباس علی یار من است..چه غم از روبهیان شیر مهم یار من است.مکن از خار هراس.باغ ما دارد یاس.یک بیابان لشکر. منم و یک عباس. یا حق
salam. ziba bood. khaste nabashi. khosh be halet ke khademe mahdi hasti. man be roozam. bye
یا حسین .ع. سلام خادم‌المهدی عزیز. خوبی برادرجان. چه زیبا نوشته بودی، خصوصا این جمله: ای فرزند زهرا ....تو تشنه ی قرب الهی بودی وما تشنه ی تو ایم ! ...جانا سخن از دل ما می‌گویی...ایول به معرفت و صفات...مخلصتم...یا علی .ع.
صدایم کاش میکردی که از ماندن بپرهیزم ... شبی در کربلای تو به بوی عشق برخیزم ... صدایم کاش میکردی شبی تا شعله ور گردم ... به رستاخیز داغ تو بسوزم بال و پر ریزم ... صدایم کاش میکردی تو ای طوفان سرخ خون ... که من با غیرت خشمت بپیوندم بیامیزم ... صدایم کاش میکردی که جان از کف بیاندازم ... ندارم غیر نقد جان که در پای غمت ریزم ... صدایم کاش میکردی که در حسرت نمیرم من ... تو «هل من ناصر .. » گویی به لبیکی به پا خیزم ... صدایم کاش میکردی ولی نه من عقب ماندم ... ***دریغا ظهر عاشوراست***دریغا ظهر عاشوراست*** ... تو را من اشک میریزم ***
سلام... خوش آمدید... ولی اینو بدونید که من قبلا هم اینجا بودم... راهشو از یه پرنده یاد گرفتم... یه پرنده‌ی رها تو وبلاگ زیبایی به اسم ماه تابان من...
در منازعه عقل و عشق؛ حرف‌های عقل جویی نمی‌ارزد وقتی صحبت عاشق‌ترین‌هاست...
موفق باشید. یاعلی/
*بنام تو ای آرام جان*
من به دشت کربلا گلهای پرپر دیده ام ... یورش باد خزان در باغ باور دیده ام ... من امام ساجدینم کز پی ترویج دین ... جسم هفتاد و دو تن در خون شناور دیده ام ... از حرم فریاد بی آبی به گوشم میرسد ... کودکان را تشنه لب با دیده تر دیده ام ... با طنین نعره الله اکبر تشنه لب ... معجر شق القمر بر فرق اکبر دیده ام ... در کنار نهر علقم پاره پاره پیکری ... از عموی خویش عباس دلاور دیده ام ... من ندیدم پشت در گر محسن ششماهه را ... پرپر از تیر ستم ششماهه اصغر دیده ام ...
سلام بر خادم المهدی خوب و بزرگوارم ... شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام رو تسلیت میگم ... التماس دعا ... یاعلی مدد.
سلام علیکم .عضر می خواهم که دیر خدمت شما رسیدم . متالب بسیار زیبا دل نشینی نوشتید .. موفق باشید التماس دعا
یک روز خیلی داغ /یک روز غمگین بود
از خون گل ان روز/ یک دشت رنگین بود
*
یک غنچه در قنداق/از تشنگی بژمرد
پروانه ای آمد /او را از آنجا برد
*
بازوی یک گل را /از شاخه اش چیدند
این را کبوترها /با چشم خود دیدند
*
یک گل در این گلها/بسیار خوشبو بود
در فکر هر غنچه/بیش از همه، او بود
*
از خون گلها شد /رنگین، تمام دشت
نفرین به دستی که/از غنچه هم نگذشت!
salam dooste aziz.khoshhalam ke webloge zibato ba neveshtehaye mana dareto didam.khoshha misham ashna beshim bishtar.age vaght kardi ye sari ham be webloge koochike ma bezan.ya ali
کاش از تو خبری باد صبا می اورد
تا صبا سررسد و از تو خبر خواهم مرد
بوی پیراهن یوسف به مشامم آمد
من به کنعان غم از دیده تر خواهم مرد
به امید صبح ظهور
یا حق
بسم رب المهدی ارواحنا الفداه ....دوست منتظرسلام ....عهد جانان یکی از وبلاگهای آقاست و بزرگواری که برایم نشانه ی عنایت آقا و پیام آور مهر اوست به من گفتند در آن بنویسم.من دلایل زیادی داشتم برای نپذیرفتن ولی ایشان چیزهایی گفتند که تمام آن دلایل در نظرم بهانه های واهی آمد پس با افتخار اطاعت کردم.... اما این مسئولیت سنگین است و شانه های من ناتوان از تحمل آن به تنهایی.برای همین از آن بهترین یاری دهنده عاجزانه خواستم بزرگانی چون شما بر سرم منت گذارند وبا قلم توانای خود جبران کنندضعف قلمم را و با نظرات استادانه تصحیح بفرمایند اشتباهاتم را. امروز که دعای خود را به اجابت رسیده دیدم آمدم برای تشکر و اینکه آرزو کنم این برکت برایم همیشگی شود.....ضمنا پیشاپیش میلاد خجسته ی پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت امام محمد باقر(ع) را به پیشگاه مقدس امام عصر(عج) وتمام خادمان درگاهش به خصوص شما عزیز بزرگوار تبریک عرض می کنم ....به امید دیدار آقا وقتی از ما راضی باشند.
با سلام... فرا رسیدن سالروز ولادت امام موسی کاظم «علیه السلام» و همچنین عید نوروز و سال جدید را به شما دوست گرامی تبریک می گوییم و از درگاه خدای متعال توفیق روز افزون و موفقیت برای شما و خانواده گرامیتان آرزو داریم. دعا برای فرج امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را هیچگاه فراموش نکنیم. در پناه حق... با تشکر مدیریت وبلاگ آفتاب مهر
دوست منتظرخادم المهدی بزرگوار سلام
میلاد با سعادت امام موسی کاظم(ع) را به محضر مقدس امام عصر ارواحنا الفداه و تمام منتظران حضرتش به خصوص شما منتظر خوب آقا تبریک عرض می کنم.
ضمنا پیشاپیش عید نوروز را هم به شما تبریک میگم و امیدوارم زیر سایه حضرت ولی عصر(عج)سالی سراسر نور و خیر و برکت را پیش رو داشته باشید.
به امید احسن الحال به امید ظهور.