ندبه

ندبه

خدایا به نامهایت به نامهای باصفایت ، نامهای حسنایت ، به فدای تو و فدای نام های تو ،که لا

یقترینی ، تو عزیزترینی ، تو بهترینی ، تو صبوری بی همتائی ، اما ما که صبر نداریم ،

 ای پرورش دهنده مهدی در دامان پاک امام حسن عسکری و نرجس خاتون سلام الله علیهم

 به بی صبری ما هم نگاهی بینداز .

ظالمین وخاطئین و خائنین و طاغین و کفار و منافقین و فاسدین را دیگر بس است 

 دیگر انها را مهلت نده، مهلت آنها را قطع کن وحکومت صالحان را شروع بفرما

بشردرهمه صفات تو مبهوت است صبرتو به همه بشریت سنگین است .

خوبان در عجبندکه کی نجاتشان میدهی و بدان در هراستندکه کی حکومت راازآنها می گیری .

چه تقدیر فرموده ای ؟

تاچه حد طاغیان و ظالمان مهارزمین و زمان را بکشند و تاچه میزان ضعفاء تحمل کنند.

تفاوت بدکاران و خوبان بسیارزیاده شده است آیا فاصله آنقدر نشده که ذوالفقار علی دردست

مهدی ازنیام برکشیده شود و درخشش آن نوری بروجود خوبان و آتشی برقلب بدان عالم گردد.

 

چقدرمساوات براست

 

چقدر مساوات براست !

بعضی از  حکومتها حقوق یکسانی برای مردم قائل نیستند و عده ای را بر عده ای دیگری تر جیح می دهند که این بدترین روش حکومتداری است .

در بعضی از کشور ها و حکومتهای دیگر که دم از عدالت زده می شود ، عدالت نیست مساوات است.یعنی همه دربرابر قانون بطوریکنواخت مورد لطف و غضب قرار می گیرند.

آیا درست است فقیرو غنی دردادن مالیات به یک میزان مورد محاسبه قرارگیرند ؟ این به مانند آنستکه ما از فیل و مورچه به یک میزان گندم بخواهیم  و.و..

فردای قیامت خداوند متعال هر کس را با تو جه با اخلا ق ذاتی و امکانات مادی و شر ایط طبیعی که در دنیا برای او مهیا کرده است مواخذه می فرماید .هر گز یک فرد بخیل ذاتی با یک فرد سخی ذاتی به یک میزان محاسبه نمی شوند .هر گز از یک بخیل ذاتی تو قع نیست که بتواند به اندازه یک سخاوتمند عطا و بخشش کند اگر چه باید صفت بد را کم و تعدیل و صفت خوب را زیاد و تقو یت کرد.

حتی برای ظالم اول و دوم که اغضب و احسد قریش و عالم بودند راه نجات بود اما انها   نخواستند .نقل است که ابوبکر به حضرت علی ع گفت آیا برای من راه نجاتی هست ؟ حضرت فرمودند بله ، بیا ودر حضور مردم اعتراف به حقیقت کن وکناربرو و نیز فرمودند اگر شیطان بگذارد که در راه عمر را دیدند که ابوبکر را منصرف کرد.

نقل است برای هرفردیک مرتبه در بهشت و یک مر تبه در دوزخ فراهم است پس هر کس با هر صفتی می توانددر هر کدام از این دو نقطه قرار گیرد ، پس مساواتی در کار نیست.

وباز نقل است که برای خلیفه و ظالم دوم یک منزل در بهشت در جوار امیر المومنین ع ویک منزل در تابوت اسفل بود که آن ملعون ابدی تابوت اسفل را برگزید .خودش گفت النار و لا العار،آتش را می خواهم و لی ننگ اعتراف به غصب خلافت را نمی خواهم .البته اعتراف او مایه نجاتش بود و مورد تحسین همه عالمیان قرار می گر فت اما او خود خواست جز ضالین باشد.

آیا باید در دست هر فردی هر نوع امکاناتی قرار گیرد ؟ بعضی لیاقت ندارند و دارند و بعضی لایقند و ندارند .درم داران عالم را........

پس اوباید بیاید تا ظلم و مساوات رابرهم زند، اوست عادل همچون جدش علی، اوست نوری که عدالت را برای همه تفسیر و اجرا ء خواهد کرد ،اوست راضی کننده خدای رحمن و رحیم درحکومتداری .

هر کس حتی  جزئی عدالت داشت خداوند اورا عزیز داشت .

پس بیا چرا ما محروم ازاین هستیم که تحت امر زمامداری تو باشیم؟

 

الیس الصبح بقریب

 

فاصبر لحکم ربک

 

الیس الصبح بقریب

چشمها ناپاک شده،بدنها عریان ، شهوت حرف اول ، تفاخر دراموال در اوج ، تفاوت طبقاتی زیاد ، درگوشه گوشه زمین خون ضعیفان و مسلمین برزمین ریخته ، بارانهای رحمت از آسمان برزمینهای فقیر و نیازمند نمی بارد 

 ثروتمندان درناز و نعمت و فقیران بی بهره از نعمتهای ارضی و سماوی ، دین بسیار تحریف شده ، اصول دین مخصوصا معاد به فراموشی سپرده شده ، فروع دین و احکا م آن بیان نمی شود

وای ازبی حجابی و بد حجابی و آراستن های شهوت انگیز در زنان و مردان که جز ریشخند به دین نیست .

برای مردان زیر خاک بهتر از روی زمین است تا این چنین بی غیر ت نباشند.

چرا بانگ روح بخش قرآن شنیده نمی شود(نه در تر حیم ها )تاحیای رفته مردان و زنان رابرگرداند ؟

نقل است دردوران سیاهی آخرالزمان قراء قرآن وظیفه نگهداری دین را بر عهده خواهند گرفت

 همه شب دراین امیدم که نسیم صبحگاهی            به  پیام  آشنایی  بنوازد   آشنا را

با این اوصاف و تعدی و طغیان بشر هم از لحاظ مادی و هم اخلاقی و هم وحشیگری نسبت به یکدیگر (سیاست )تنها یک فکرروشن به خاطر آدمی خطور می کند و آن طلوع نوری است که از مکه و کعبه و پای حجرالا سود پرتو افشانی خواهد کرد و تمامی این تاریکی ها را خواهد زدود

جا ء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا

خوبان را نگه می دارد و بدکاران را محو و معدوم می سازد و زمین را اماده عبادت  حق می فرماید .

وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون

قو انین و سنن الهی تعطیل شده را احیا ء می فرماید و حکومتی چون حضرت رسول اکرم ص وحضرت علی ع برپا می نماید.

سلام خدا و انبیاء و ملا ئکه و مومنین ومومنات برمهدی صاحب الزمان علیه السلام که تنها چاره عالم امکان از سیاهی و ظلم است

خدایا به حق مهدی ، به جان مهدی ، به عظمت مهدی ،به زیبائی مهدی (طاووس اهل الجنه ) به عطو فت مهدی ، به خیر خواهی مهدی ، به عدالت مهدی و به اجداد طاهرین و طاهرات مهدی ، تو را قسم می دهیم که مهدی رابرسان ...

یا الله ...یا الله ...یا الله.......

شب شکن

..... و زمانی که کارد دیگر به اراده ی ابراهیم نبود، ابراهیم نگران شد ، 

           خدایا نکند قربانی مرا قبول نکردی !

  و اسماعیل در کشاکش ،

           خدایا نکند از چشمت افتاده ام !

 

و انگاه سخنانی نهانی میان خدا و ابراهیم اش رد و بدل می شود :

ــ ابراهیم! محبوب ترینم را می شناسی ؟

ــ آری ! خدایا محمد (ص) خاتم پیامبران.

ــ فرزند تو عزیز تر است یا فرزند آن عزیزترین ؟

ــ فرزند او ، بی هیچ شک .

ــ اگر اسماعیل تو قربانی می شد ، فقط نشان صدق و خلوص تو و پسرت بود و این نشان را به تو بارها و بارها عطا کردیم اما ما مقصودی دیگر داشتیم.

 

اسماعیلت باید بماند تا از نسل او آن محبوب ترین بندگانم بیاید و آنگاه او عزیزترینش را قربانی خواهد کرد.

و با آن قربانی است که جهان به عشق زنده خواهد شد......

 

                                           *     *      *

و اینک پس از سالها خطابی در ملکوت می پیچد !

بنگرید !

     اینجا کرب و بلا است ، منای حسین ما

                         و این حسین است ، ذبیح عشق ما !

 

ای بندگان ناب من !

او را بنگرید که چگونه عشق ، اختیار را از کفش ربوده و به دور یار پروانه وار می گردد و هر شعله و بلایی می رسد ، عاشقانه تر فریاد می زند :

                       « ساقیا لبریز کن ساغر ز می... »

 

                                             *    *     *

 و آنگاه آسمان خونین می شود ....

خدا آن روز نشان خلیل را عطا کرد و امروز نشانی دیگر.....

                             

 

                                      ثار الله....

 

حسین ذبیح عشق شده و خدا خود خونبهای او  !

این ابتدا و انتهای عشق است !

حسین فانی در خدا می شود و باقی به بقای او ، پس حرم حسین ، حرم خدا می شود و آدمی در کربلا حسین را نمی بیند ، که خدا را می بیند .

                طواف کعبه دیده ام ، گرد حرم دویده ام

                هیچ کجا برای من  کرب و بلا نمی شود

 

یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه

 

                                       

                             با تلخیص از کتاب « شب شکن »